آذری جهرمی: دوره رسانههای یک طرفه به پایان رسیده است
حرف تازه – آذریجهرمی وزیر ارتباطات، بر این عقیده است که فیلتر کردن شبکههای اجتماعی و پیام رسانها به تنهای نمیتواند کار ساز باشد. البته نگاه ما و حاکمیت به فضای مجازی نگاه تهدیدآمیزی نیست اما برخی از افراد در جلساتی که ما حضور داریم، به طور کلی مخالف فضای مجازی هستند و معتقدند که […]
حرف تازه – آذریجهرمی وزیر ارتباطات، بر این عقیده است که فیلتر کردن شبکههای اجتماعی و پیام رسانها به تنهای نمیتواند کار ساز باشد. البته نگاه ما و حاکمیت به فضای مجازی نگاه تهدیدآمیزی نیست اما برخی از افراد در جلساتی که ما حضور داریم، به طور کلی مخالف فضای مجازی هستند و معتقدند که باید یک شبکه ملی اطلاعات راهاندازی شود و به قولی به دور خودمان دیوار بکشیم و ارتباطی با دنیا نداشته باشیم.
*آقای وزیر اخیرا صحبت از راه اندازی ارز دیجیتال کردید، چه شد که به این فکر افتادید و مبنای این تصمیم چه بود؟
همانطور که میدانید تکنولوژی تجاری و تجارت در حال تحول و رشد هستند، اگر شاخصهای «فینتک» (فناوری مالی) را هم بررسی کنید متوجه میشوید که به طرز خیرهکنندهای در حال رشد هستند. یکی از زیر مجموعههاى آن نیز «ارزدیجیتال» است که رشد قابل توجهای هم در دنیا داشته است. طبیعتا کشور ما هم نمیتواند از معادلات و معاملات جهانى دنیا عقب بماند و اگر بخواهیم اقتصاد موثر و برونگرایی داشته باشیم باید به این مباحث توجه داشته باشیم. ما سه راه بیشتر نداریم یا اینکه به این تکنولوژیها بیتوجه باشیم، یا اینکه صبر کنیم این موضوع هم مانند موضوعات دیگر بیایید و ما را با خودش ببرد و به قولی ما را استحاله کند، یا اینکه به صورت فعالانه در نقطه آغاز و شروع به آن ورود کنیم.
دیدگاه ما نسبت به این موضوع این بود که حضور فعالانهای داشته باشیم و بتوانیم ابتدا موضوع را بشناسیم و به مسئولان معرفی کنیم. از سوی دیگر این یکی از حوزههایی است که دانش مردم بعضا در واقع از دانش متولیان آن برتر است. یکی از خصلتهای اقتصاد دیجیتال که فینتک یکی از زیرمجموعههای آن است، بحث ترکیب خدمات بینبخشی است. یعنی در اقتصاد دیجیتال همه بخشها به یکدیگر دیگر همانند یک چسب متصل میکند و اتصال اینها فناوری اطلاعات و تکنولوژی است. ما از این بعد که بیاییم و به لحاظ تکنولوژی این راه حل را پیادهسازی کنیم تا کسانی که دستاندرکار این مقوله هستند بتوانند با آن آشنا شوند و در خصوص آن مقرراتگذاری و تصمیمگذاری لازم را انجام دهند. به همین دلیل ما سعی کردیم صبر نکنیم و از همین رو کار را پیش بردیم زیرا طبیعتا تاثیر به سزایی بر مدلهای تبادلاتی در کشور به وجود خواهد آورد.
*این موضوع در چه مرحلهای است؟
ما فراخوان دادیم و درخواست کردیم افرادی که در این حیطه فعالیت بالایی دارند خودشان را معرفی کنند و سوابقی که در این زمینه دارند را اعلام کنند. به هر حال متولی این موضوع بانک مرکزی است و ارز هم به بانک مرکزی مرتبط میشود. در واقع پژوهشگاه ما و پژوهشگاه پولی و مالی در کنار همدیگر قرار گرفتهاند که بتوانند از بُعد تکنولوژی و از بُِعد پولیومالی مسئله را بررسی و به یک راهحل نهایی برسند. پستبانک یا بانک واسط بین حوزه تکنولوژی و حوزه بانکی در این زمینه حتما موثر است. اکنون شرکتی مراجعه و در فراخوان حضور پیدا کرده است و نمونهای از ارز کامل را پیادهسازی کرده و حتی نظام اتصالسازی آن با ارزهای دیگر مانند بیتکوین و غیره را هم طراحی و پیادهسازی کرده است. این فراخوان ما باعث شده تا فعالین این عرصه مراجعه و طرحهای خود را ارائه کنند.
*بعد از بحث ارزی که شما مطرح کردید، رسانههای غربی اعلام کردند که ایران میخواهد این ارز را راهاندازی کند چون به واسطه تحریمها دسترسی به دلار و میخواهد از این طریق به بازرهای بین المللی دست پیدا کند. آیا واقعا این موضوع در تصمیمگیری شما موثر بود؟
به طور کلی ارزهای دیجیتال خصلتشان بر این است که غیرمتمرکز هستند و نظارت هیچ نهادی از جمله بانک مرکزی هم بر آنها حاکم نیست. پس قابلیت دور زدن تحریم نه تنها با ارز دیجیتالی که ما میخواهیم به راه بیاندازیم بلکه با هریک از ارزهای دیجیتالی که امروزه وجود دارد هم فراهم است، زیرا بر آنها نظارت بانکمرکزیایالاتمتحده وجود ندارد. این یکی از خصلتهای ارزدیجیتال است که در کنار فرصتهایش میتواند تهدیدهایی را هم به دنبال داشته باشد. برخی از تبادلات مالی برای پولشویی و امثال آن استفاده میشود که هیچ نظارتی بر آنها وجود ندارد. البته بر سر این موضوع مقداری بزرگنمایی هم میشود. در کشورهایی که ارز دیجیتال پیادهسازی شده و در حال تبادل و جریان است، میزان پولشویی گزارش شده بسیار کم است.
ما اکنون یک نمونه آزمایشی از ارز دیجیتالی را در حال پیادهسازی کردن هستیم و میخواهیم میان دو مجموعه آن را پیادهسازی کنیم و فاز شناخت آن را در کشور برای مسئولین جا بیاندازیم. موضوعی که ما این روزها در خصوص ارز دیجیتال با آن مواجه هستیم، نظام ارز و مدلهای متفاوت آن است. برخی از ارزهای دیجیتال فاقد نظارت مشخص هستند اما برخی از آنها دارای پشتیبان هستند، مانند کاری که اکنون کشور مالزی انجام میدهد و میگوید مثلا من طلا را به عنوان پشتوانه آن میگذارم، یا ونزوئلا که اعلام کرده نفت را به عنوان پشتوانه آن قرار میدهد. برخی هم مانند بیت کوین فاقد پشتوانه هستند و نظام آن، نظام عرضه و تقاضا است. اکنون در قوانین فقهی بعضا برخی از علما طی نظرات غیر رسمی که عنوان کردهاند، میگویند آن چیزی که فاقد پشتیبانی باشد از لحاظ فقهی معامله آن ایراد و اشکال دارد.
امروزه بیتکوین مانند کالا فروخته میشود. میگویند ارز آن این اندازه است و همه میروند صرافیهای که قابلیت تبدیل دلار یا ارز دیگری را به بیتکوین دارند و مبادلات ارزی خود را انجام میدهند.
*همه این طرحها، طرحهای نوآورانه است. شما در جایی گفته بودید که جامعه سنتی ما کمی نسبت به این موضوع گارد دارد، به طور مثال با آمدن اپیلیکشین تاکسیهای ایتنرنتی دیدیم که برخی چگونه با آن برخورد کردند و در برخی از استانها مثل کرمان نه تنها اجازه فعالیت پیدا نکردند بلکه مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. ارزیابی شما از فضای ایجاد شده چیست و راهکار شما در قالب وزارت ارتباطات برای مواجه با این مسائل چیست؟
موضوع بسیار روشن است. این تعارضاتی که با کسب و کارهای خلاقانه ایجاد میشود، یک بحث طبیعی است که در همه کجای دنیا هم وجود دارد. من در یک نشستی که حضور داشتم، آمار و گزارشاتی را اعلام کردم که آمار بینالمللی میگوید در انگلستان تا سال ۲۰۲۵، ۸۰۰ هزار شغل بر اثر فرایندهای خلاقانهای که ایجاد میشود از بین میرود و هدف آن هم ایجاد بهرهوری در برنامههای اقتصادی دنیا است. اما معادل همان سه نیم میلیون شغل ایجاد میشود که ۹ درصد از عناوین آن تا ۲۰۲۵ عناوین جدیدی خواهد بود.
فکر کنید ما امروز یک عنوان شغلی داریم به اسم «کنترلخوان» که به درب خانهها میرود و کنترل را میخواند. زمانی که با گسترش اینترنت و تکنولوژی دیگر همین کنترل خوانی هم دیجیتالی میشود و همه این شغلها از بین میرود، طبیعی است آن فردی که شغلش کنترلخوانی است بیاید و معترض شود. زمانی که میبیند شغلش در حال از دست رفتن است طبیعتا با هوشمند شدن و دیجیتالی شدن این موضوع مخالفت میکند. نه تنها آن فرد، بلکه شرکت، سایر پرسنلها و… سعی میکنند تا از این موضوع جلوگیری کنند.
خب ما که نمیتوانیم بگوییم چون به دنبال بهرهوری بیشتری هستیم مهم نیست این افراد شغل خود را از دست بدهند یا مثلا کنترلخانه از بین برود. ما نمیتوانیم همچین دیدگاهی را داشته باشیم. آثار تحولات دیجیتال که در انگلستان مطالعه شده، میگوید تا سال ۲۰۲۵، ۹ درصد از عناوینی که اکنون وجود دارد به طور کلی از بین میرود. آمارها به ما میگوید ما باید نظام بازآموزی اشتغالمان در کشور برای برگردان نیروهای کار به گردونه کار و اشتغال باید اصلاح شود. یعنی ما باید به همان کنترلخوانمان بگوییم شما اگر که بیکار شدهاید میتوانید بیایید آموزشها و مهارتهای لازم را دریافت کنید و بروید در بخش دیگری مشغول به کار شوید، در این صورت میتوانیم نگرانی شغلی را از بین ببریم.
اکنون نظام مهارتآموزی ما در درون کشور، برای کسی که به یک شغل ورود پیدا کرده اما بعد از آن شغلش را از دست داده و میخواهد به شغل دیگری ورود پیدا کند، نظام مناسبی نیست.
*قبول دارید فرهنگ سازی در این خصوص بسیار ضعیف بوده است؟
فرهنگ سازی در یک زمانی آگاهیرسانی است و زمانی وجود روالهای متناسب با این موضوع! که این هم برعهده نهادهای حاکمیتی است که بگویم این مجموعه را باید توانمندسازی کنیم. نهادها و مجموعههای ما باید وارد حوزه توانمندسازی شوند تا ترسها ریخته شود. اگر ترسها بریزد دیگر مشکلی نخواهد بود، اکنون تمام دنیا در حال حرکت در این مسیر هستند. پس تعارضات ارتباطی با ما ندارد که بگوییم چون جامعه ما جامعه سنتی است این اتفاقات در کشور ما رخ میدهد! خیر اینگونه نیست. مشکل ما نبود مجموعههای مهارتآموزی است.
*زمانی که کسبوکاری سنتی با کسبوکارهای نوظهور مقابله میکنند قابل پذیرش است اما مخالفت و گارد مسئولین در برابر تکنولوژی و فضای مجازی و شبکههای مجازی، هم مطرح است. ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
*متولی این موضوع کیست؟
وزارت ارشاد و شورایعالی انقلابفرهنگی به عنوان نهادبالادستی در این عرصه میتواند تصمیمگیری کنند که چه اتفاقی باید رخ بدهد. دوره رسانههای یک طرفه به پایان رسیده است و دوره، دوره رسانههای دو طرفه است. چون ما رسانههای دو طرفه را به رسمیت نشناختهایم دائما با آنها در تعارض هستیم و همین موضوع انسان را علاقمند میکند که به همان رسانههای یک طرفه رجوع کند و با آنها همکاری داشته باشد. به هرحال این موضوعی است که رسانهها باید تخصصی به آن بپردازند.
یک زمانی بحث بحران مطرح میشود که عموما هم در همه کشورها ممکن است رخ بدهد. زمانی که در یک کشوری امنیت ملی دچار خدشه میشود و تاثیراتی که فضای مجازی میتواند در سرعت بخشیدن و بدتر کردن شرایط داشته باشد، ممکن است اقدامات محدودیتی برای مدتی اعمال شود. این اتفاق در همه کشورهای دنیا رخ میدهد. در چند وقت گذشته این اتفاق در ترکیه در فرانسه و غیره هم رخ داد. طبیعتا زمانی که یک بحرانی در کشور ایجاد میشود، به تناسب آن بحران یکسری اقدامات انجام میشود. ما چون تکلیفمان با سیاستگذاری رسانههای نوین در کشور معلوم نیست، در برخی از موضوعات سختگیریهایمان را آنچنان میکنیم که فضا را برای انتقادات و نقدهای سازندهای که باید در درون خودمان ایجاد شود را میبندیم. یعنی چون خوشمان نمیآید انتقادات درونی میان خودمان را بپذیریم، این انتقادات از جای دیگری مطرح میشود. آن کسی که انتقادات را مطرح میکند طبیعتا هم تعارضاتی با ما دارد.
*آیا موافق هستید که با فیلتر کردن فضای مجازی و پیام رسانها، کشور به سمت بی قانونی سوق داده میشود؟ زیرا بعد از فیلتر کردن پیامرسانها در اعتراضات دی ماه دیدیم که بسیاری از مردم به جای اینکه به سمت پیام رسانهای داخلی بروند، به سمت دانلود کردن فیلتر شکن رفتند.
آمار دقیقی از اینکه چه تعداد فیلتر شکن دانلود شده است وجود ندارد. آمارهای متعدد و مختلفی مطرح شد. مثلا یک آماری اعلام شد که یک نرم افزاری از ۵۰۰ هزار نصب به یک میلیون نصب رسیده است. آمارهای متفاوتی در این زمینه وجود دارد.
*آقای ضرغامی اعلام کردند که برخی از اعضای شورای عالی فضای مجازی، حتی توان درست کردن یک ایمیل را هم ندارند، چگونه این افراد تصمیم گیرنده هستند؟ آیا این همان نگاه سنتی نیست؟
*آقای وزیر آیا قبول دارید که آگاهانه یا ناآگاهانه ناقض حقوق شهروندی هستید؟ بخش (ح) حقوق شهروندی که به حق دسترسی به فضای مجازی اختصاص دارد و در ماده ۳۳ منشور آمده است: حق شهروندان است که آزادانه و بدون تبعیض از امکان دسترسی و برقراری ارتباط و کسب اطلاعات و دانش در فضای مجازی بهرهمند شوند. این حق از جمله شامل احترام به تنوع فرهنگی، زبانی، سنتها و باورهای مذهبی و مراعات موازین اخلاقی در فضای مجازی است. ایجاد هرگونه محدودیت (مانند فیلترینگ، پارازیت، کاهش سرعت یا قطعی شبکه) بدون مستند قانونی صریح ممنوع است. ما عملا در اعتراضات دی ماه شاهد تحقق این بند منشور نبودیم حداقل از جانب شخص شما؛ چرا که شما از جمله افرادی بودید که دسترسی آزادانه به فضای مجازی را داشتید بدون هیچ محدودیتی و حتی هم اکنون نیز بدون فیلتر وارد توییتر می شوید که این به معنای آن است که تبعیضی در این رابطه وجود دارد و به نوعی حقوق شهروندی از جانب شما نقص شده است.
یک زمانی معنای تبعیض این است که شما تساوی داشته باشید و یک زمانی میگویند باید برابری داشته باشید. هر کاری یکسری اقتضاتی دارد. من تا زمانی که وزیر نشده بودم و بنا بر اقتضا کاری این مجوز را گرفته بودم و یک چارجوبی است که در قانون هم داریم که اگر نیازمندی وجود داشته باشد میتوانیم درخواست استفاده از اینترنت بدون فیلتر بدهیم. من این موضوع را حتما بررسی میکنم و اگر بدانم که این دسترسی بدون فیلتر به اینترنت که در اختیار من است ناقض حقوق شهروندی است قطعا آن را استفاده نخواهم کرد.
*به رسانهها قول داده بودید که اینترنت بدون فیلتر را در اختیار میگذارید اما نه در زمان آقای واعظی این امر محقق شد و نه تاکنون و در دوره شما!
نه ما این موضوع را حتما محقق خواهیم کرد.
ارسال دیدگاه